مذاکرات

همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد! (تکلیف ما در قبال مذاکرات چیست؟)

مذاکرات

همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد! (تکلیف ما در قبال مذاکرات چیست؟)

مذاکرات
در این هرج و مرج اخبار مذاکرات و اختلاف سلیقه های گوناگونی که درمورد اینکه چه عکس العملی باید نسبت به مذاکرات نشان دهیم وجود دارد، بهترین راه برای اینکه بدانیم چه کار باید کنیم، رجوع به کلام رهبر معظم انقلاب و انجام تکلیف عملی مان با توجه به آن است!
"همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!"
در این صفحه به دنبال راهکارهای عملی هستیم که برآمده از کلام امام جامعه است.
راهکارهایی برای اهالی مساجد، کانون های مساجد، دانشگاه ها، پایگاه های بسیج، هیئت های مذهبی، تشکل های دانشجویی و سایر تریبون ها؛
اگر شما هم در این جبهه به دنبال کاری هستید و میخواهید اطاعت از ولی امر مسلمین را در عمل (و نه فقط زبان) داشته باشید، بسم الله...
اینجا قرار است راهکارهایی برای همه ی کسانی که به نحوی حتی کمترین توانی در اختیار دارند ولی "میخواهند امر امام جامعه بر زمین نماند" ارائه شود.

۵ مطلب با موضوع «چرا همه باید بدانند» ثبت شده است

برخی می پرسیدند باید چه کار کرد؟ باید راهپیمایی به راه انداخت؟ باید کمپین تشکیل داد؟ چه کار کنیم تا حمایت خودمان از رهبری را اعلام کنیم؟

به نظر می رسد آنچه مورد نیاز است، نه کمپین است و نه راهپیمایی؛ نه لازم است کسی به زور مذاکرات را تعطیل کند؛ نه لازم است این قبیل کارها رخ بدهد!

"همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد"

همانطور که در مطالب قبل اشاره شد، جمله بالا، اصلی ترین و واضح ترین تکلیفی است که رهبر معظم انقلاب بر دوش ما گذاشته اند!

اما چرا فقط این مورد را به عنوان اصلی ترین مأموریت، نشان کرده ایم؟ و چرا تأکید می شود که سایر کارها نیاز نیست؟

برای پاسخ به این مسئله، لازم است مسئله را اول به طور دقیق مشخص کنیم؛ آنگاه پاسخ به خوبی مشخص خواهد شد.

حدود یک ماه قبل از امضای توافقنامه ژنو، رهبر معظم انقلاب درباره ی مذاکرات فرمودند:

بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید. لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.

ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغاتچیهای مواجب‌بگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزد و مواجب - از روی ساده‌لوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند

Mozakerat-tajrobe

فهم دقیقتر بیانات فوق زمانی ممکن است که به تعریف صحیح از لفظ "امام جامعه" دقت بیشتری داشته باشیم؛ امام جامعه، چونانکه خواجه نصیر الدین طوسی اشاره میکند، یعنی

کسی که عامه مردم را در تمامی امور دنیوی و اخروی به سوی کمال تام و تمام خود راهنمایی میکند."

رشد و راهنمایی مردم، مسئله ای است که در نظام اسلامی اهمیت بالایی دارد؛ اینکه در این مقطع زمانی، رهبری با مذاکرات مخالفت نکرده اند(در عین اینکه مکرراً از عبارت "خوش بین نیستم" استفاده کردند) به این معنی است که مسئله مذاکرات در ذهن مردم، هنوز به طور شفاف نفی نشده است و (همانطور که در کلام امام جامعه مشخص است) تجربه ی مذاکرات باید حاصل بشود تا مردم در بستر جامعه اسلامی، در این مورد هم رشد کنند؛(1) و به همین دلیل است که باید جمله ی "همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد"، سرلوحه برنامه ها قرار بگیرد.

اما ایشان چه زمانی به روند هزینه دادن ها پایان می دهند؟

تا زمانی که به نقطه ی بحرانی نظام اسلامی نرسیده باشیم، ایشان این روند را تا روشن شدن حداکثری مسئله برای مردم ادامه خواهند داد. و زمانی که مردم نسبت به این موضوع مطلع و آگاه شده باشند، نه نیاز به راهپیمایی است و نه چیز دیگر؛ آنجاست که رهبر جامعه اسلامی به هدف خود-یعنی آگاه ساختن مردم و رشد فکری آن ها رسیده است- و دستور اتمام مذاکرات و یا موارد مشابه صادر خواهد شد. چرا که ایشان تنها نتیجه ای که از مذاکرات انتظار دارند، همین رشد فکری است و همانطور که اشاره فرمودند "[از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست نمی آید"!

Mozakerat-tajrobe-hasel-shavad

پس اصلی ترین تکلیف ما در این برهه، تلاش برای اگاه سازی هر چه بیشتر مردم و تسریع در رخ دادن این موضوع است.

در مطالب بعد، راهکارهای جزئی و دقیقتری برای این مسئله- یعنی تسریع در آگاه سازی مردم جامعه- ارائه خواهد شد ان شاءالله.

پاسخ به یک سوال رایج:

چرا نباید تجمعات و راهپیمایی و... راه بیاندازیم تا از رهبری حمایت کنیم تا ایشان راحت تر در مذاکرات اعمال نظر کنند؟

اولین موضوع این است که اصولاً قدرت اعمال نظر رهبر انقلاب، نسبت مستقیمی با تعدد حامیان این نظر ندارد؛ به این معنی که اگر پای اصول اساسی نظام اسلامی در میان باشد، تکلیف رهبر جامعه اسلامی این نخواهد بود که منتظر حمایت مردم بماند؛ چنانکه در واقعه عاشورا شاهد این مسئله بودیم؛(2)

اما تا زمانی که جامعه اسلامی به خطر بحرانی نرسیده است، تکلیف امام جامعه تلاش برای رشد فکری مردم است؛ همین مسئله است که می بینیم در جلسات متعددی که ایشان با مردم دیدار میکنند، مکرر از تجربیات مختلف ارتباط و مذاکره با امریکا شاهد و موارد مثال را ذکر میکنند و ادله عقلی و تجربی را ذکر میکنند و سعی دارند هر چه بیشتر در جهت توجیه و تعمیق فکری مردم کارهایی انجام بگیرد.

Mozakerat-cancelling-diagram

مضاف بر این مسئله، به راه انداختن تجمعات اعتراضی، فضا را برای نقش آفرینی برخی رسانه ها و تبلیغاتچی هایی که در کلام امام جامعه به آن اشاره شد مهیا کرده و درست زمانی که هنوز آگاهی بخشی برای مردم به شکل مطلوبی رخ نداده است، این تبلیغاتچی ها تلاش خواهند کرد تا از اعلام نظر مردم به دولت، غائله ای اختلافی بین گروهی از مردم و دولت حاضر را به جامعه القاء کنند؛ در این حالت، پیام اصلی تجمعات مفروض که همان اعلام نظر به دولت است، مخدوش شده و تبلیغاتچی های بی مزد و مواجب داخلی و مزدور خارجی این فرصت را می یابند که جامعه را به سمت التهاب پیش ببرند!

------------------------
پانوشت:

(1) شاید برخی بگویند ما در سال 82 هم این تجربه را کمابیش داشتیم؛ مسئله این است که به دلایلی متعدد این تجربه در ذهن مردم ثبت نشد؛ شکاف نسلی و همچنین عدم پاسداری از تجربیات ثبت شده در اذهان، از جمله عواملی بودند که سبب رجوع دوباره به این موضوع شده اند. و اتفاقاً همین تجربه ی "عدم ثبت تجربه" به ما میگوید از همین حالا باید به فکر تثبیت این تجربه ی اخیر باشیم تا برای چندمین بار تاریخ تکرار نشود.

(2)بد نیست همینجا به مسئله ای دیگر هم اشاره شود؛ برخی از دوستان مسئله ی صلح امام حسن (ع) و جام زهر دفاع مقدس را مطرح می کنند؛ باید یاداوری کنم که در ماجرای جام زهر، حکومت اسلامی از یک حمله و حرکت رو به جلوی خود دست کشید؛ اما در مسئله ی مذاکرات اگر بنا باشد امنیت ملی و مسائل حساس دیگر به خطر بیافتد، این مسئله بیشتر به حادثه ی کربلا نزدیک است تا پذیرش جام زهر! زمانی که اصول اساسی و مسائل اصلی جامعه اسلامی به خطر بیافتد، کربلا تکرار می شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۴۳
همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!

آیا واقعاً شرایط کشور در حال حاضر، مشابه شرایط پذیرش قطعنامه 598 است؟

شباهت ها

شاید برخی روند حاکم بر وضعیت فعلی کشور را مشابه دوران منتهی به پذیرش قطع نامه 598 بدانند؛ این شباهت شاید به نحوی صحیح باشد و البته از نظر فرجام، دارای اختلافات اساسی خواهد بود:

در دوران منتهی به پذیرش قطعنامه598، از طرفی شاهد پیام های شورانگیز و حماسی حضرت روح الله(قدس سره) با تشویق و تهییج به حضور در جبهه های جنگ و تلاش برای تمام کردن کار صدام بودیم و از دیگر سو به گفته مقامات مسئول وقت، برخی مسئولین به انحاء مختلف تلاش داشتند تا به هر نحو ممکن، جنگ خاتمه پیدا کند و در این راه حتی از بهانه تراشی های مختلف هم فروگذار نکردند و به نوعی با طراحی سناریو "ما نمی توانیم"، باعث شدند تا حضرت روح الله تلخی جام زهر 598 به جان بخرد. (14 روز پیش از پذیرش جام زهر، امام چه گفت؟)

پیام امام خمینی قبل از پذیرش قطعنامه

مشابه این اتفاق در روند فعلی شاید به نحوی در جریان باشد؛ چنانکه برخی مسئولین همه ی مشکلات را متوقف به ایجاد رابطه با جلادان تاریخ بشر می دانند و مدام از مشکلات و سختی ها میگویند.

و درست در نقطه ی مقابل این نگاه هم، کلام رهبر معظم انقلاب قرار دارد که فرمودند:

"دوستان دولت درخصوص تقویت تولید مکرر می‌گویند ما دچار کمبود منابع هستیم. بنده هم این موضوع را می‌دانم و تحریم‌ها نیز بر این کمبود منابع تأثیرگذار بوده است اما در چنین شرایطی آیا نباید دنبال راه علاج بود؟" و در ادامه گفتند "کمبود منابع گرهِ بازنشدنی نیست و راه علاج آن اولویت‌بندی در تخصیص منابع داخلی و انضباط مالی است."

بر اساس همین شواهد است که برخی معتقدند شرایط امروز از نظر ایجاد مشکلاتی در مسیر کشور، مشابه روزهای منتهی به پایان جنگ تحمیلی است.

تفاوت ها

اما وجه اختلاف اساسی در فرجام این دو مورد دیده می شود:

در مسئله ی جام زهر، نظام اسلامی از ادامه دادن به فتوحات خود چشم پوشی کرد و این دست کشیدن از پیروزی، برای امام عظیم الشأن ما بسیار تلخ بود.

اما در ماجرای مذاکرات هسته ای جاری، اگر بنا باشد مسیری نامطلوب در جریان قرار بگیرد، مسیر تغییر ماهیت انقلاب اسلامی خواهد بود؛ چرا که دشمن حیله گر امروز امنیت و استقلال ملی ما را نشانه گرفته است:

درخواست تحویل دانشمندان هسته ای و نظامی؛ درخواست بازدید از مراکز نظامی؛ اینها مواردی است که امنیت ملی و امنیت جامعه اسلامی را به شدت به خطر خواهد انداخت.

فراموش نکنید که عراق تنها کشوری بود که بازرسی های فراتر از پروتکل های بین المللی را پذیرفت و در نتیجه بازرسان(و در واقع جاسوسان) توانستند همه ی منابع و مراکز نظامی و امنیتی عراق را به طور دقیق شناسایی کنند؛ در نتیجه حمله به عراق برای امریکایی ها از نظر نظامی توجیه منطقی پیدا کرد. در واقع این ترفند امریکایی هاست که قبل از حمله به یک منطقه، می بایست اطلاعات نظامی خود را از طریق جاسوسان و یا منابع دیگر، تکمیل کنند و با توجه به آن، تصمیم بگیرند که آیا حمله نظامی منطقی است یا هزینه بر است!

بازرسی فراپروتکلی در عراق

البته همانطور که در برخی موارد تا کنون رخ داده است، تیم مذاکره با دستور مستقیم رهبر انقلاب، خطوط قرمز را در بندهای توافق نهایی رعایت کرده اند؛ هرچند جای این سوال وجود دارد که چرا تیم ما در مذاکرات، رأساً خطوط قرمز را لحاظ نکرده اند و آیا حتماً لازم است رهبر انقلاب مستقیماً و کتباً به ایشان اعلام کنند که نباید دانشمندان کشور را به بیگانگان تحویل بدهیم؟

به هر روی، چنانچه به هر دلیل، شرایطی رخ دهد که اصول اساسی و ماهیت انقلاب اسلامی (نظیر آنچه در مسئله امنیت کشور گفته شد) مورد تهدید قرار گیرد، مسئله جور دیگری خواهد بود.

در این شرایط آنچه "ولی" جامعه اسلامی انجام می دهد، ایستادگی بر اصول و مبانی انقلاب اسلامی حتی به قیمت هزینه کردن خود او است؛ مشابه آن چه در عاشورا رخ داد و حضرت ثارالله (ع) بهای ایستادگی بر اصول اسلام را با جان مبارک خود پرداختند.

اما سوالی که در مقابل ما به عنوان امت این امام مطرح می شود این است:

آیا حتماً باید کار به عاشورا کشیده شود؟

آیا نباید علاج واقعه را قبل از آن انجام داد؟

آیا باید امام جامعه به تنهایی بار همه ی کارها را بر دوش بکشد و ما تنها تقدیر و حمایت شعاری کنیم؟

اینجا قرار است در عمل کارهایی کنیم تا تکلیف شرعی مان در قبال امام جامعه اسلامی را تا حدی انجام داده باشیم!

راهکارهایی که در عمل به کار خواهد آمد ان شاءالله.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۰۱
همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!

این روزها شاهد تغییر لحن امام جامعه هستیم:

  • تأکید بر "عدم بازجویی دانشمندان کشور"
  • "در اختیار قرار ندادن اطلاعات محرمانه و حساس نظامی"
  • "کوتاه نیامدن در جایی که دشمن چیزی را از ما طلب کند که با غیرت و شرف مان در تعارض است"
  • و...

اینها مواردی اند که حساسیت کار را هر چه بیش از پیش برای ما مشخص می کنند.

آنچه مشخص است این است که امروز، سکوت و بی تحرکی برای کسانی که آگاهی دارند، جز خیانت و تنها گذاشتن امام جامعه در حساس ترین موقعیت ها معنایی ندارد.

ما برای ثبت تجربه در ذهن مردم، هزینه های گزافی را تا به حال پرداخته ایم:

  • شهادت دانشمندان نخبه هسته ای و فرزندانی که هیچ چیز برای شان جای خالی پدر را پر نمیکند!
  • تعطیل کردن پیشرفتهای علمی که خودمان در کشور مبدع و سازنده اش بودیم( و از کسی دریافت نکردیم) مثل غنی سازی 20% و حتی 5%
  • دست کشیدن از غنی سازی به قدر تأمین سوخت نیروگاه بوشهر(در حالیکه با توجه به مسئله بحران انرژی در سال های آینده،ساخت تعداد بیشتر از این نیروگاه حتی از نیازهای کشور هم هست)
  • بلاتکلیف بودن وضعیت بیماران سرطانی(آن هم با وجود این که مشخص نیست که آیا غربیها در تأمین داروها رفتاری جز رفتار سابق شان در جهت تحریم و تحویل ندادن دارو پیش بگیرند)
  • تحمیل هزینه های مالی و علمی سنگین در مسئله ی راکتور آب سنگین اراک
  • و... !

shohadaye-hastei

همه این موارد بخشی از هزینه هایی است که برای ثبت این تجربه ی مردم تا کنون متحمل شده ایم و مواردی مثل بازجویی دانشمندان و تحویل اطلاعات حساس نظامی و... از حساسیت بسیار بالای مسئله حکایت دارد.

اگر شعار ما این است که "وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد"، باید توجه داشته باشیم که این "حکم جهاد" مدتهاست صادر شده است؛

جهاد امروز تلاش برای ثبت این تجربه ی تاریخی مردم است؛

و فراموش نباید کنیم که با وجود هزینه های گزافی که تا بحال در این مورد متحمل شده ایم، اگر پس از هزینه های تکرارنشدنی که حسین بن علی (ع) در قتلگاه بخاطر حفظ اسلام پرداخت، حضرت زینب (س) به تکلیف خود برای ثبت این اتفاق و روشنگری در مورد آن عمل نمیکرد، همه ی آنچه در کربلا به مسلخ برده شد(حنجره ی طفل 6 ماهه، شهادت 72 تن، اسارت و...) بی نتیجه می نمود و معلوم نبود چه چیزی از اسلام باقی مانده بود.

تکلیف زینبی امروز ما، همین آگاه سازی مردم جامعه اسلامی است و بس!

اگر این آگاه سازی به موقع و قبل از اینکه جامعه اسلامی به نقطه تغییر ماهیت خود نزدیک شود رخ دهد، حسین بن علی ها دوباره به مسلخ نخواهند رفت!

اگر این آگاه سازی توسط ما انجام نشود، خون این نخبگان علمی هسته ای کشورمان بی نتیجه خواهد ماند!

اگر این آگاه سازی توسط ما انجام نشود، چشیدن طعم نبودن پدر برای آرمیتا و علیرضا و... به بهای چه چیزی بوده است؟

اگر این آگاه سازی توسط ما انجام نشود...

به هیچ وجه نباید در این آگاه سازی، تردید و تأخیری داشته باشیم!

علیرضا احمدی روشن

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۳۶
همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!

زمان: ۱۳ تیر ۱۳۶۷ / ۱۹ ذی القعده ۱۴۰۸

مکان: تهران، جماران

موضوع: پاسخ پیام تسلیت شهادت دهها هموطن در جریان سقوط هواپیمای مسافربری توسط امریکا

مخاطب: منتظری، حسینعلی

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آیت الله آقای منتظری - دامت افاضاته

پیام جنابعالی تسکینی بود بر آلام تمامی کسانی که از شیطان بزرگ، امریکای حیله‌گر ضربه خورده‌اند. مردم آزاده جهان همیشه از ابرقدرتها خصوصاً امریکای جنایتکار صدمه دیده‌اند و تا عزم خود را برای رویارویی با کفر و شرک جهانی و امریکای سلطه‌گر جزم ننمایند، هر روز شاهد جنایتی تازه خواهند بود.

مردم شریف ایران باید توجه کنند که امروز، روز مبارزه و جنگیدن با تمام شیاطینی است که حقوق حقه تمامی پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیه سلاحهایی می‌نمایند که برای همیشه حاکم دنیای گرسنگان باشند.

mozakerat-01-Imam

جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست؛ جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانیهای مرفهین و حاکمان بی‌درد کشورهای اسلامی است. این جنگ سلاح نمی‌شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمی‌داند. این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهای اعتقادی - انقلابی علیه دنیای کثیف زور و پول و خوشگذرانی است. جنگ ما، جنگ قداست، عزت و شرف و استقامت علیه نامردمیهاست.

رزمندگان ما در دنیای پاکِ اعتقاد و در جهان ایمان تنفس می‌کنند و مسلمین جهان هم که می‌دانند جنگ بین استکبار و اسلام است، جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و ضربه‌های خود را بر همه کاخ نشینان وارد می‌کنند.

جنابعالی که یکی از ذخایر این انقلاب می‌باشید، با پشتیبانی از آقای هاشمی (۱) وقت خود را مصروف در ساختن دنیا [یی‌] از کرامت و بزرگواری نمایید. و مردم شریف ایران نیز بداند که این روزها دستهای ناپاک شرق و غرب برای هدم اسلام و مسلمین در یکدیگر گره خورده است، باید نگذاریم که تلاش فرزندان انقلابی‌مان در جبهه‌ها از بین برود. برای برپایی احکام اسلام عزیز دست اتحاد به یکدیگر داده، محکم و استوار تا پیروزی اسلام حرکت کنیم.

مسئولین نظام باید تمامی همّ خود را در خدمت جنگ صرف کنند. این روزها باید تلاش کنیم تا تحولی عظیم در تمامی مسائلی که مربوط به جنگ است به وجود آوریم.

باید همه برای جنگی تمام عیار علیه امریکا و اذنابش به سوی جبهه رو کنیم. امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - است. اینجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه‌های نبرد، تقدیم می‌نمایم.

انفجار هواپیمای مسافربری، (۲) زنگ خطری است برای تمامی مسافرتهای هوایی. باید با تمام وجود تلاش کنیم تا چنین صحنه‌های دردناکی پیش نیاید.

اینجانب به تمامی بستگان این فاجعه تسلیت عرض نموده و خود را در غم و اندوه از دست دادن عزیزانشان شریک می‌دانم. من به جنابعالی و تمام کسانی که برای رسیدن به هدف مقدس پیروزی اسلام تلاش می‌نمایید، دعا می‌کنم. والسلام علیکم و رحمة الله.

۱۳ / ۴ / ۶۷

روح الله الموسوی الخمینی

جلد ۲۱ - صفحه ۷۰

----------------------------

(۱)- آقای اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی و جانشین فرمانده کل قوا در امور جنگ.

(۲)- یک فروند هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران صبح روز دوشنبه ۱۲ / ۴ / ۱۳۶۷ ه. ش. که از بندرعباس عازم دوبی بود توسط دو فروند موشک شلیک شده از سوی ناوهای جنگی امریکایی مستقر در خلیج فارس که در راستای حمایت از صدام در جنگ با ایران صورت می‌گرفت سرنگون شد و ۲۹۰ تن از مسافران آن به شهادت رسیدند، چند سال بعد از ارتحال امام خمینی، با پیگیری شکایت از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران؛ دادگاه لاهه، امریکا را محکوم و ملزم به پرداخت غرامت نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۵
همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!
حتماً شما هم بیانات تقریباً منحصر به فرد رهبر معظم انقلاب در روز 30 اردیبهشت در دانشگاه افسری امام حسین(ع) را دیدید و از لحن بی سابقه ایشان، نسبت به مسائل بیان شده حساس شده اید:

در همین مذاکرات باز حرفهای تازه‌ای میزنند. [مثلا] بازرسی‌ها، گفتیم که اجازه نمیدهیم از هیچ‌یک از مراکز نظامی هیچ بازرسی‌ای از سوی بیگانگان صورت بگیرد.
میگویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شما مصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم.
ما اجازه نمیدهیم به حریم دانشمندان هسته‌ای ما و دانشمندان در هر رشته‌ی حسّاس و مهمّی، اندک‌اهانتی بشود.
 من اجازه نمیدهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملّت ایران که این دانش گسترده را به اینجا رسانده‌اند، بخواهند بنشینند حرف بزنند.
در دنیا هیچ عاقلی اجازه نمیدهد، هیچ دولتی اجازه نمیدهد؛ دانشمندانشان را مخفی میکنند، نمیگذارند اسمهایشان را هم کسی بفهمد. دشمن پُررو و وقیح توقّع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بیایند با دانشمندان ما، با اساتید ما، با محقّقین ما گفتگو کنند، مذاکره کنند. درباره‌ی چه؟ درباره‌ی یک پیشرفت اساسی بومی علمی در کشور.
این اجازه مطلقاً داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینند تصمیم نظام جمهوری اسلامی چه میشود، بدانند.[...]
 همه خدمتگزاریم؛ این حقیر هم خدمتگزار همه‌ی شما هستم. همه‌ی ما وظیفه داریم در مقابل زورگویی دشمن، در مقابل وقاحت دشمن، در مقابل توقّعات بیجای دشمن و در مقابل توطئه‌های دشمن با کمال قدرت و استقامت بِایستیم!

من اجازه نمیدهم


بعد از انتشار این بیانات، پیام های متعددی از سراسر کشور دست به دست می شد؛ همه برای شان سوالاتی پیش آمده بود:

چه اتفاقی افتاده که امام خامنه ای میگویند "من اجازه نمی دهم"؟
مگر پیش از این نفرموده بودند که "مسئولین نظامی مأذون نیستند؟"
اصلاً مگر روزهای قبلتر نفرموده بودند که "مسئولین مذاکرات نباید..."؟؟؟
مگر قبل تر رهبری نگفته بود "ملت در دهن کسی خواهد زد که قصد تحقیرشان را داشته باشد؟"
یادتان هست که رهبری گفته بودند "اگر آمدند شرط برداشتن تحریم را یک چیزى قرار دادند که شما غیرتت نمیگنجد که آن را انجام بدهى؛ چه کار میکنید؟"
مگر ما چه کاره ایم که رهبری میگوید "من اجازه نمیدهم"؟ چطور باید برسیم به این که بگوید "ملت اجازه نمیدهد"؟
...

پیام هایی از این دست نشان دهنده ی حساسیت به جایی بود که در اذهان ایجاد شده بود!
چطور شده که ما مراحلی را گذرانده ایم که ایشان طی روندی، از این مسئله که «دولت باید فلان کار را انجام بدهد»، بعد گفتند «مردم خواهند کرد»، بعد «مسئولین نظامی مأذون نیستند» و بعد حالا چه شده است که ایشان تنها خودشان را مقابل مسئله قرار میدهند؟

خیلی ها می پرسند چه باید کرد؟ چه کار کنیم؟
جواب در حرفهای رهبر انقلاب است:

از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از] این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لکن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه‌ی دیپلماسی فعّالیّت میکنند، کار میکنند، قرص و محکم حمایت میکنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد میافتد [تا] بعضی از تبلیغاتچیهای مواجب‌بگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچیهای بیمزد و مواجب - از روی ساده‌لوحی - نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. (12 آبان 1392)
ملت باید بداند

تکلیف ما این است که این دستور مشخص و واضح را عملی کنیم! این تجربه باید در ذهن "همه" مردم به خوبی و به طور واضح ثبت شود؛ همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!

و در این میان، لازم است از همه ی ظرفیتهای کشور مان و فرهنگ غنی اسلامی استفاده کنیم؛ کانون های مساجد، دانشگاه ها، پایگاه های بسیج، هیئت های مذهبی، تشکل های دانشجویی و سایر تریبون ها، بستری هستند که هیچ دشمنی از دشمنان ما در اختیار ندارد و ما از این ظرفیت ها باید استفاده کنیم؛ چنانکه در شکل گیری انقلاب اسلامی هم همین ظرفیت ها نقش شان را ایفا کردند و در زمان انقلاب و جنگ 8 ساله هم همین مراکز دخیل بودند و بعدها 9 دی ها از دل همین حرکت ها به وجود آمدند!

اگر شما هم در این جبهه به دنبال کاری هستید و میخواهید اطاعت از ولی امر مسلمین را در عمل (و نه فقط زبان) داشته باشید، بسم الله...
اینجا قرار است راهکارهایی برای همه ی کسانی که به نحوی کمترین توانی در اختیار دارند ولی "میخواهند امر امام جامعه بر زمین نماند" ارائه شود.
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۳
همه باید بدانند چه اتفاقی دارد می افتد!